«به نام قدرت مطلق الله»
چهاردهمین جلسه از دور سی و سوم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران ، روزهای پنجشنبه با استادی آقای رضا میرزائی ، نگهبانی مسافر اصغر و دبیری مسافر داود با دستور جلسه بنیان کنگره 60 در تاریخ 16/9/96 راس ساعت 17 شروع بکار نمود .
همچنین در این جلسه تولد سومین سال رهایی مسافر محمد عنایتی ، رهجوی کمک راهنمای محترم ، آقای رضا میرزائی را با شور فراوان جشن گرفتیم .

خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر

در ابتدا خداوند را شاکرم که اذن و اجازه ی حضور در این جایگاه را برای یک بار دیگر به بنده عطا فرمود . امروز دو دستورجلسه داریم ، یکی بنیان کنگره 60 و دیگری سومین سال رهایی محمد عنایتی . همچنین انتخابات نگهبانی را در دستور کار داریم .

به نظر من این دستور جلسه مهمترین دستور جلسه از میان دستورجلسه های سالیانه کنگره می باشد . من همیشه می گفتم که دستور جلسه صورت مسئله اعتیاد مهمترین دستور جلسه است ولی امروز که بیستمین سال رهایی بنیان کنگره ، جناب مهندس ، بوده و هنگامیکه به این مسیر طولانی که طی شده تا کنگره به شرایط امروز برسد نگاه می اندازم ، به این نتیجه می رسم که این دستور جلسه مادر تمام دستورجلسه هاست و اگر جناب مهندس روش DST را ابداع و کنگره را بنیانگذاری ننموده بودند ، هیچکدام از ما و این دستور جلسه ها وجود نداشت . همانطور که استاد امین فرمودند ، بنیانگذاری کنگره 60 یک اتفاق بسیار بزرگ بوده است و جناب مهندس قبل از بنیانگذاری کنگره در علوم و آموزش ها دستی بر آتش داشتند و همیشه به دنبال کمک به دیگران بودند . اینکه روش DST و بنیانگذاری کنگره به ایشان القاء و الهام شد و با وجود تمام مشکلات و مشقت ها ، کنگره را بنیانگذاری نمودند ، یک اتفاق بسیار بزرگ بوده که رخ داده است . رسیدن کنگره به شرایط امروز همانند رسیدن از نقطه به اقیانوس است ، اولین جلسه کنگره در تاریخ 30/6/78 با حضور تعداد خیلی کمی از اعضا برگزار شد و هنگامیکه مهندس از بعضی از مشکلات آن دوران صحبت می کند ، بغض گلویش را می گیرد و شرایط امروز و این رهایی ها و تولدها نتیجه ی زحمات جناب مهندس می باشد . حالا با توجه به اینکه چه زحمت ها و تلاش ها و فداکاری هایی انجام شده تا کنگره به شرایط امروزش برسد ، آیا نباید سپاسگزار و شکرگزار باشیم ؟
جناب مهندس می گویند ما به دنبال کشف و انتقال علوم هستیم ، ولی منظور از علوم ، ریاضی و فیزیک و شیمی و پزشکی نیست ، بلکه علم چگونه زندگی کردن و چگونه در صراط مستقیم حرکت کردن به ما آموزش داده می شود . این یک موضوع بسیار مهم است که در صراط مستقیم حرکت کنیم و خدمت بکنیم ، نه به کنگره بلکه خودمان ، چون کنگره به کمک ما نیازی ندارد .
یک موضوع را نقل قول می کنم که روایت شده وقتی آیت اله گلپایگانی وارد مرقد مطهر می شدند از همان بدو ورود ، در و دیوار آنجا را می بوسیدند . به نظر من ما هم باید شکرگزار باشیم که جایی به نام کنگره وجود دارد که ما را به رهایی می رساند و باید در دیوار کنگره را ببوسیم و قدردان باشیم .

بیستمین سال رهایی جناب مهندس را در راس به شخص ایشان و خانواده محترمشان و کسانی که در صور پنهان در حال خدمت کردن هستند بویژه دیده بانان محترم تبریک می گویم .
در مورد دستور جلسه دوم ، سومین سال رهایی محمد عنایتی را در راس به جناب مهندس ، خانم آنی ، استاد امین ، ایجنت محترم شعبه ، کمک راهنمایان و مرزبانان و همچنین به خود محمد ، همسفر ایشان و همچنین راهنمای همسفرشان تبریک می گویم .
محمد زمانیکه وارد کنگره شد ، تخریب چند ماده ی گوناگون را داشت و شرایط جسمی و روحی نابسامانی داشت و کمی طول کشید تا جرقه ی حرکت در او بخورد . در کنگره در واقع یک سفره ای از انواع اشربه و اطعمه پهن شده است و برای همه در دسترس است ولی مسافر باید آن را ببیند و درک کند تا بتواند استفاده نماید . در ابتدا محمد این سفره را نمی دید و بخاطر تخریب و مشکلاتی که داشت بخوبی سفر نمی کرد . این جرقه زمانی خورده شد که او شروع به حرکت نمود و همیشه بیست دقیقه قبل از شروع جلسه حاضر می شد و مشارکت و اعلام سفر می نمود . این باعث شد که خدمت کند ، در پارک حضور یابد و به درمان برسد و مشکلات جسمی و روحی او برطرف شود . من به همه ی مسافران توصیه می کنم که روزهای جمعه در پارک حاضر شوند و خدمت و ورزش کنند ، چون کمک بسیاری به درمان و حل شدن مشکلات می کند .
محمد سفر نیکوتین را طی نمود ، در آزمون کمک راهنمایی قبول شد و تشکیل لژیون داد و با وجود مشکلات معیشتی و مالی ، به خدمت و حضور در کنگره به عناوین مختلف ادامه داد .


اعلام سفر و آرزوی مسافر محمد :

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر ، آنتی ایکس تریاک ، شیشه ، قرص ، مدت سفر 18 ماه به روش DST با داروی شربت OT به کمک راهنمایی آقای رضا میرزائی ، رهایی 3 سال و 2 ماه و چند روز
آنتی ایکس سیگار ، مدت سفر 11 ماه و 10 روز به روش DST داروی نیکوتین خوراکی به کمک راهنمایی آقای هادی یارمحمدی ، رهایی 2 سال و 6 ماه و چند روز
آرزو می کنم کسانی که خواست درمان دارند و خواهان رهایی هستند و از اعتیاد رنج می برند ، راه درمان را پیدا کنند و بتوانند به درمان قطعی برسند .

صحبت ها و تجربه های مسافر محمد :

قبل از هر چیز باید تولد بیست سالگی جناب مهندس را تبریک بگویم ، چون اگر جناب مهندس نبودند و این راه را شروع نکرده بودند من به درمان نرسیده بودم و این تولد نیز اتفاق نمی افتاد . تشکر می کنم از جناب آقای حکیمی ، ایجنت محترم شعبه ، از جناب آقای میرزایی تشکر می کنم که به من خیلی کمک کردند تا به درمان برسم و معتقدم فقط و فقط در لژیون ایشان می توانستنم به درمان برسم . از خانم قائمی بابت حضورشان و نیز از مادرم کمال تشکر را دارم ، من ایشان را خیلی اذیت کردم ولی مرا همراهی نمودند تا به درمان رسیدم .

من با تخریب بالا وارد کنگره شدم . شروع مصرف من در سنین پایین و در دوران راهنمایی اتفاق افتاد که بصورت تفننی تریاک مصرف می کردم و این روند ادامه پیدا کرد تا در دوره دبیرستان بیشتر شد و سپس در دوران دانشجویی بصورت مصرف هر روزه درآمد و زمانیکه دوره دانشجوی تمام شد و به شهر خودم برگشتم ، چون مکانی برای مصرف نداشتم ، تریاک را بصورت خوراکی مصرف می کردم . در ادامه در محل کار با هروئین و کراک آشنا شدم و شروع به مصرف آنها نمودم . ولی در آخر کار مصرف من به شیشه منتهی شد و در آنجا روند تخریب من خیلی شدیدتر شد و بعد از حدود سه سال تقریبا داشتم مشاعر خود را از دست می دادم . خیلی به دنبال درمان بودم و روش های متفاوتی را امتحان نمودم و در طی این تلاشها برای درمان ، مصرف قرص هم به مصرف من اضافه شد و تخریب من خیلی سنگین تر شد و رایط من طوری شد که دیگر متوجه چیزی نبوده و به حال خود نبودم . یک روز آمدم به خانه و دیدم پدرم در حال گریه کردن است و ظاهرا او مصرف کردن من را دیده بود و از شرایطی که من در آن قرار داشتم زجر می کشید ، ولی من متوجه نبودم و زجر او را نمی فهمیدم . نهایتا من را بزور به کمپ بردند و در آنجا یک نفر بود که تاحدودی کنگره را می شناخت و یکسری اطلاعات کلی در مورد کنگره به من داد و وقتی از کمپ بیرون آمدم ، با اینکه آدرسی نداشتم ، جستجو و پرس و جو کردم تا آدرس شعبه را پیدا کردم و سه جلسه مشاوره شدم و وارد لژیون شدم . این یک اتفاق خیلی خوب در زندگی من بود و باعث عوض شدن همه چیز شد .
این تولد یک پیام دارد که آن محمدی که تخریب شیشه و هروئین و تریاک داشت ، به کنگره آمد و درمان شد ، پس همه ی مسافران می توانند به درمان برسند . اگر یک نفر بتواند به کره ی ماه برود پس افراد دیگر هم می توانند . در طی سفرم یک جایی بود که کور سوی نور را دیدم و به آقا رضا گفتم انگار که حالم خوب است و آقا رضا گفت که خدا را شکر و این می تواند یک نقطه ی شروع باشد . بعد از آن دیگر کنگره را رها نکردم و همیشه حضور داشتم و ادامه دادم . حضور داشتن در جلسات و آموزش ها خیلی مهم بوده ، نه تنها برای سفر اولی ها بلکه حضور سفر دومی ها باعث می شود بتوانند آموزش بگیرند و به حرکت خودشان ادامه دهند و مشکلات را حل بنمایند .
صحبت های سرکار خانم قائمی راهنمای گروه خانواده :

خدا را شاکرم که توفیق حضور در این جایگاه به من داده شد . تولد سه سال رهایی آقای محمد و همسفرشان خانم صدیقه را تبریگ می گویم . همچنین به جناب مهندس ، آقای حکیمی ، آقای میرزائی و همه ی اعضاء کنگره تبریک عرض می کنم . همانطور که همه ی همسفران در بدو ورود به کنگره حال خرابی ها و نا امیدی های زیادی دارند ، همسفر آقای محمد ، خانم صدیقه ، علاوه بر اینها چون جایگاه مادری داشتند ، دلشوره ها و نگرانی های خاص خودشان را داشتند ، ولی هیچگاه دست از حرکت و حضور در کنگره برنداشتند و نهایتا مشکلات آنها حل شد و به شرایط خوبی رسیدند . حضور خانم صدیقه برای همسفران این پیام را دارد که با وجود تمام مشکلات و ناملایمات ، حضور مصمم در کنگره منجر به رسیدن به نتیجه می شود .
صحبت های سرکار خانم صدیقه همسفر محترم :

محمد ، همسفر و تک پسرمن بود و خیلی امید و آمال برای او داشتم و اوضاع آنطوری که فکر می کردم پیش نرفت ولی خوشحالم که او وارد بزرگترین دانشگاه یعنی کنگره 60 شده و در حال آموزش و خدمت است .

وقتی شخصی درگیراعتیاد می شود ، تمام خانواده متاثر می شوند ولی این مادر است که بیشتر از همه اذیت می شود . من همیشه در لژیون ، خدمت همسفران مثال می زنم ، شرایط مادری که فرزند درگیر با اعتیاد دارد مانند کسی است که مایعی چون اسید در دهان خود دارد و درحال سوختن است ولی نه می تواند آن را قورت دهد و نه می تواند بیرون بریزد و باید بسوزد و بسازد .
از مسافران جوان تقاضا می کنم که درمان خودشان را جدی بگیرند و بدانند اگر اعتیادشان خودشان را نکشد ، مادرشان را می کشد . از جناب مهندس ، خانم آنی ، استاد امین ، آقای حکیمی که مسافت های زیاد طی می کنند تا به شعبه ی ما بیایند ، تشکر می کنم . از جناب آقای میرزایی تشکر می کنم که خیلی برای محمد زحمت کشیدند . من هربارکه از ایشان تشکر می کردم ، با تواضع می گفتند که من کاری نکردم و خود محمد تلاش و حرکت نمود تا به نتیجه رسید ، ولی ما به ایشان مدیون هستیم . از راهنمای سیگار محمد آقای یارمحمدی و همچنین راهنمای خودم نیز تشکر می کنم .








در ادامه توسط اعضا مداسم تقدیر بعمل آمد:



















مرزبانان کشیک: آقای بهمن مشفق و خانم صبا شهرستمی


کمک راهنمایانی که لژیونشان ظرفیت پذیرش رهجو دارد:

خدمتگزاران جلسه:





عکاس: مسافر عباس راهزانی
تایپ: مسافر سعید غفاری
تنظیم گزارش: مسافر سجاد عراقی
سومین سال رهایی کمک راهنمای محترم جناب آقای محمد عنایتی را خدمت خودشان و همسفر محترمشان،استاد ارجمندم جناب آقای محمدرضا میرزایی عزیز و کمک راهنمای گروه خانواده سرکارخانم قائمی تبریک و شادباش عرض می کنم