' به نام قدرت مطلق ''
حقه ۳ ( استاد امین دژاکام )
سلام دوستان امین هستم یک مسافر

در ماه رمضان كسانی كه میتوانند روزه بگیرند اقدام به این فریضه بكنند و آنان كه نمیتوانند و یا بیمار هستند، تمرین نمایند تا موفق به روزه گرفتن شوند. چون روزه به نحوی باعث از بین رفتن بیماری نیز میشود...
بنابراین كسانی كه تحت شرایط خاص بالاتر از نقطه تحملش پله ابتدایی را آغاز میكنند كه باعث ایجاد مشكلاتی در آنها میشود و بیماری او شدت پیدا میكند و به سرانجام كار نمیرسد. ما با مسائل و داستانهایی از طبیعت كه روبهرو هستیم یا فیلمی تماشا میكنیم و یا موسیقیای را گوش میكنیم در اصل با روح ما ارتباط برقرار میكنند.
همه اینها میبایست دارای ریشه و آنی باشند تا این اتفاق یعنی برقراری ارتباط با روح رخ دهد. یعنی داستانهایی كه برای قومیت یا فرهنگی جذابیت دارند میبایست یك ریشه در صور پنهان داشته باشند. یعنی بایستی زنده باشند و در درون انسانها جاری باشند تا جذابیت در صور پنهان پیدا نمایند.

گفتیم كه دو مدل داریم كه از این مدلها استفاده میكنیم تا به شناخت بهتر برسیم یعنی با مدل تصویر بهتر از موضوع داشته باشیم.
مدلهایی كه ارائه شد یكی كارخانه و دیگری زمین بود. این مثال زمین در قرآن كریم ذكر شده است قبلاً گفتیم كه انسان زمین است، حال میگوییم زمین چه جنسی دارد و از چه تشكیل شده است و چه خواستهای دارد و مربوط میشود به خواستههای نفسانی حال با اینها چگونه برخورد میكند كه من در زمینم چه بكارم و چه نكارم مربوط میشود به تفكرات انسان. كه میشود یك مثلث یك ضلع جنس خاك و یك ضلع خواستهها و یك ضلع میشود تفكرات به آن مثلث ساختار یا بستر زمین كه اینها دست خود انسان است. و یك مثلث دیگر هم هست كه اضلاع آن نور، آب و اكسیژن است.
این سه عامل یعنی آب نور و اكسیژن یك مثلث دیگر زمین را تشكیل میدهد كه رحمت خداوند هستند. اینكه چقدر باران ببارد؛ چه اندازه نور به زمین برسد در اصل دست خداوند است. البته هوا تقریباً ثابت است اگر ما انسانها با اعمالمان بگذاریم بماند. تركیب این دو مثلث هر چیز را به وجود میآورد.
در اصل میخواستیم بدانیم كفر و شرك آیا میتوانند زندگی ما را تحت تأثیر قرار دهند؟ و آیا عامل برخی از بیماریها میتوانند باشند؟
حال اگر نور زمین زیاد باشد تبدیل به گرما میشود و اگر آب كم باشد زمین به خشكی تبدیل میشود. بنابراین ما نور كم داریم و نور زیاد و از طرفی آب زیاد داریم و آب كم كه تركیب همه اینها میشود گرم و خشك و گرم و تر و سرد و خشك و سرد و تر كه مزاجهای انسان را تشكیل میدهند و پایه طب سنتی را شامل میشوند كه طبیعت انشان از این چهار مزاج تبعیت میكند كه اگر از تعادل خارج شوند یعنی در بحث اگر آب و نور وجود انسان در یك جا جمع شوند ما یك جا گرمی و تری داریم و در طرف دیگر سردی و خشكی خواهیم داشت كه موجب بیماریها میگردند. بنابراین در ادامه بحث كفر و شرك ما میتوانیم به انواع بیماریها در بدن انسان در طب سنتی برسیم.
حال ما نور را داشتیم كه میشود آتش، باران را داشتیم كه میشود آب و هوا را داشتیم كه میشود باد و در نهایت جنس بدن انسان را داشتیم كه میشود خاك. كه در اصل عناصر اصلی آب، خاك، باد و آتش هستند كه در این مدل نقش بسزایی دارند و با تركیب در هم میتوانند همه چیز را تشكیل بدهند. كه اگر علوم را دنبال بكنیم به حقیقت آنها پی خواهیم برد.
حقیقت را چگونه درك میكنیم؟ در ابتدا ما با گوش و چشم میبینیم و میشنویم و در مرحله بعد این دریافت را به قلب میفرستیم تا احساس و درك كنیم و در مرحله آخر به عقل میسپاریم تا مورد آنالیز و بررسی قرار گیرد.
در این مرحله اگر انسان به علت كبر نورش شود ما سایهها را میبینیم و هر چه نور كم شود ما سایهها را نیز با هم اشتباه میگیریم و قادر به دیدن و درك درست از افراد و دیگر چیزها را نداریم.
اگر در صور پنهان نوها كم شود قسمت دریافت دچار مشكل میگردد. بنابراین وقتی دچار كفر و شرك میشویم نور در یك قسمت از دریافت ما تجمع كرده و در قسمت دیگرمان نوری نخواهیم داشت و كارهای ضد ارزش را با یك نورپردازی زیبا میبینیم و به دیگر مسائل توجهی نمیكنیم.
در نتیجه وقتی انسان دچار كفر میشود خوبیها را پنهان میكند و بدیها را مورد توجه قرار میدهد و به خوبیها نوری تابیده نمیشود در این هنگام چیزهایی كه باارزش هستند برای آن فرد بیاهمیت میشود و چیزهای بیارزش فوقالعاده برای او اهمیت پیدا میكند. مانند كسی كه به خانواده اهمیت نمیدهد ولی به مادیات اهمیت میدهد. جامعهای به تعادل میرسد كه افراد آن جامعه همدیگر را ببینند، هنرهای اصیل خود را از قبیل نقاشی و یا موسیقی و ... ببینند و به معیارهای اصیل خود احترام قائل شوند. در مورد شرك به این صورت اتفاق میافتد كه انسان خواسته دارد ولی میخواهد این خواسته سریع اتفاق بیفتد و بنابراین این خواسته را از تاریكی میگیرد و این خواستهای كه از دیگری وام میگیرد و به این طریق است كه آن شخص هم انرژی را كه در اختیار فرد قرار میدهد از دیگری گرفته؛ یعنی شخص وام دهنده این انرژی را از خالق نگرفته است. بدین طریق كمكم این انرژی وارد زندگی فرد میشود و حسهای آلوده وارد قلب می-شوند و ادراك دچار مشكل میشود و به هیمن ترتیب آنالیز و بررسی ما هم درست انجام نخواهد شد.
بنابراین كسی هم كه دچار شوك میشود به علت عدم نور دریافت غلط اتفاق میافتد و حسهای آلوده به قلب میرسند وقتی قلب بیمار شد ادراك دچار مشكل شده و ما نتیجه درستی هم نمیگیریم مثل كسی كه پلههای ترقی را در مورد موسیقی میخواهد در كمترین زمان طی نماید.
بنابراین كفر و شرك در انسان جاری هستند و تنها راه مقابله با آنها پالایش حسهاست.
با سپاس فراوان
تایپ مسافر محمد فاضلی ۹۸/۴/۲۷ از لژیون پنجم
تنظیم : حمید سعادت